صدای ورزقان
صدای ورزقان

صدای ورزقان

سرمای ورزقان زلزله زده و حاج عمو های بی کس کانکس نشین

مهندس جلیله لطفی بکراباد


مهرماه(سال92) بود که به دیدارخانواده ام درروستای بکرآباد ورزقان رفتم. وقتی به درب منزلمان نزدیک شدم حاج عمو رادیدم؛ حاج عمو عموی مادرم میباشدکه مثل پدربزرگمان میدانیم و دوستش داریم. زن وبچه ای ندارد و تنهاست. درحیاط بدون دیواربه عصایش تکیه کرده وبه زمین خیره شده بود.

  -سلام حاج عمو
نشنید. دست زهراکوچولو راگرفته ونزدیکتر رفته و دوباره سلام کردم. سرش را بلند کرد و رنگ سبز خوشحالی را درلبخند زیبایش دیدم. خیلی پیرتر شده بود مثل اکثر مردمان روستایمان که بعداز زلزله سالهای سال پیرتر شدند! بادعوت بدون تعارف حاج عمو،برای صرف چایی اول به منزل کنونی ایشان(کانکس)رفتیم. هواسرد بود.
-هواسردشده باید بخاری برقی را روشن کنید.
-نه دخترم،هزینه برق راخیلی بالا میبرد؛با زیاد لباس پوشیدن خودم راگرم نگه میدارم.
خواستم استکانش رابشویم آب نداشت!
زهرا بخاطر کوچکی محیط نمیتوانست بازیگوشی کند و همش بهانه می آورد:بریم خونه مامان جون،خوابم میاد...
خانه تازه ساخته شده عمو،گوشه حیاطشان بود و تقریبا کارهای بیرونی اش تمام شده بود ولی هنوز قابل سکونت نبود و بعضی از کارهای داخلی از جمله  نصب پنجره وکاشی کاری مانده بود.
-حاج عمو انشالله به زودی به منزل جدیدتان می آیید.
-خدابه امام رحمت کند(حاج عمو عضو کمیته امداد است) و دولتمان را حفظ کند. دستمالی رااز جیب کت رنگ و رو رفته اش در آورد و اشکی راکه هنوز از چشمان گود افتاده اش بدرقه گونه های چروکیده اش نشده بود؛ خشکاند و گفت: برای کی به ارث خواهم گذاشت فکر کنم کانکس برایم کافی بود و ...
هیچوقت حاج عمو را اینطورخسته و ناامید ندیده بودم. باور کنید من یا شما نمیتوانیم یک شبانه روزفقط یک شبانه روز در کانکسی که درش هم خوب بسته نمیشود خشکی باد پاییزی وسردی برف زمستان راتحمل کنیم؛با اینکه پیر و از کار افتاده است ولی جان دارد و تکه گوشتی به نام قلب درسینه تنگ وخسته اش میتپد!

-میگن قبل از رسیدن سرما کارهایش راتمام میکنند مصالح آوردند انگار کارگر  نیست نمی دانم.
خنده ای کرد وگفت ماهم خدایی داریم. چه جمله زیبایی، آری حاج عموها هم خدایی دارند که در این نزدیکی است!
در اینکه بعداز زلزله دولت و ملت دست به دست هم داده وبرای آباد شدن منطقه تلاش کردند شکی نیست و جادارد همین جا از همه مسولین مخصوصا شورای روستایمان تشکر کنم، ولی شاید انصاف نباشد شخصی که سال قبل و باقیمت مصالح سال قبل خانه هایشان را ساخته اند در برآورد هزینه برای مبلغ وام دریافتی، قیمت مصالح را قیمت امسال در نظر بگیرند که مطمئنا نسبت به سال قبل گرانتر خواهد بود! شما نظربدهید این مبلغ شاید برای شما مبلغی نباشد ولی برای افرادی مثل پدربنده که کشاورز هستند، شاید زیاد و یاحتی خدای نکرده کمرشکن باشد. باورکنیم خدایی هست که از رگ گردن به مانزدیکتر است من که باورکردم شما چطور؟






نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.