نامه تظلم خواهی اهالی روستای انویق

"اگر مسلمانی صدای تظلم خواهی برادر مسلمان خود را بشنود وبه کمک اونشتابد مسلمان نیست. "

ما اهالی مظلوم انویق از بخش خاروانا فاقد راه ارتباطی مناسب هستیم وبا کمترین بارندگی راه بسته میشود . با پیگیریهای متوالی فرماندار ورزقان به ریس اداره راه دستور شن ریزی راه را داد نامه هاش موجود ولی ایشان هیچ اقدامی نکردند.روستای ما حدود 40 خانوار ساکن داریم در بین خانوارها زنان بادار-بچه -پیرمرد وپیرزن هست اگر یه زن بادار بمیرد ویا بچه بمیرد به دلیل بسته بودن راه خون ان به گردن ریس اداره راه ورزقان اقای محمودی ونماینده ورزقان اقای دهقانی هست چون به ما گفته اند نماینده با محمودی هم سفره است.اقایان به داد ما برسید صدای مظلومین باشید امید ما اهالی محروم و مستضعف شما هستید.اقای محمودی اگر اتفاقی پیش بیاد مسئول مسئول مسئول هستید.

«وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ، فَکُّ رَقَبَةٍ، أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ، یَتِیماً ذَامَقْرَبَةٍ، أَوْ مِسْکیناً ذَا مَتْرَبَةٍ» (سوره بلد؛ آیات16-12)

اینجانب از اهالی آوانسر نیز چندین بار حضور ریس اداره راه ورزقان آقای محمودی برای حل مشکل راه ارتباطی دو روستای آوانسر وانویق مراجعه کردم حرف این آقا این بوده که اگه چرخ یکی از ماشین آلات اداره راه پنچر شود من پول ندارم پنچرشو بگیرم راه روستاهای شما سنگی وقابل ترددنیست چرخ ماشین آلات و پنچر میکنه.آقایان در راهی که به اقرارریس اداره راه ورزقان چرخ ماشین آلات راه سازی پنجر میشود .وای به حال ما اهالی.باید به عرض برسانم که اهالی شریف انویق وآوانسر نمونه عینی مستعضفین ومحروم هستند.مگه ما شهروند نیستیم.آیا رواست در حکومت اسلامی اینچنین افراد مستکبر مسئول باشند.به استحضار اهالی قلم ورزقان -قرداغ میرسانم که دره سلو که متعلق به روستای آوانسر هست منبع عظیم شن وماسه هست.محمودی چهار ماشین نمیفرسته از شن خود روستای ما برای راه روستا شن ریزی کنه.تا حالا چند کودک بخاطر مریض بون وبسته بودن راه تا حد مرگ پیش رفته .جواب ناله و گریه های مادر این کودکان بر گردن کیست.اخه ما هم مسلمانیم. این مصیب عظمایست که محمودی ریس اداره راه ماسه وشن روستای ما را به شرکتهای خصوصی بفروشد .وراه روستاهای ما بسته باشه.همسر صابر گنجی یکی از ساکنان بادار هست میگفت شب وروز ندارم نه در شهر کار دارم بمونم در روستا دامداری میکنم .شب که که میخوابم نیمه های شب ترس تمام وجودم را میگیره از فکر اینکه اگه درد همسرم بلند شد من چطور ایشان راه به دکتر برسانم اقای محمودی یک شب خودتو بجای صابر بزار .نامه های فرماندرای به اداره راه ضمیه میشود.لطفا انتشار دهید.